معنی پایتخت فنلاند
حل جدول
هلسینکی
پایتخت کشور فنلاند
هلسینکی
فنلاند
کشور هزار دریاچه
فنلاند، اندونزی
کشور هزار جزیره
پول فنلاند
مارکا، یورو
فنلاند ، اندونزی
کشور هزار جزیره
شهر فنلاند
یونسو
پایتخت
تختگاه
لغت نامه دهخدا
فنلاند. [ف َ] (اِخ) یک کشور جمهوری است در شمال اروپا که شمال آن کشور نروژ، مشرق آن روسیه، جنوب آن خلیج فنلاند و مغربش کشور سوئد و خلیج پوثینا قرار دارد. وسعت آن 130165 کیلومتر مربع و جمعیت آن مطابق آمار سال 1940 م. 38877217نفر است. پایتخت آن شهر هلسینکی است. خاک فنلاند شامل ده بخش یا ده استان است به نامهای آونانما، همه، کوئوپیو، لاپی، میکلی، اولو، تورکوپوری، اوسیما، واسا، ویپوری که هر کدام از این ایالات شامل چند شهر است ویک شهر مرکزی نیز دارد. (فرهنگ جغرافیایی وبستر).
پایتخت
پایتخت. [ت َ] (اِ مرکب) پاتخت. شهری که پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب. حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده (تبریز قاعده آذربیجان است). قاعده ٔ ملک. عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ملک. نشست. نشست گاه. تختگاه. ام البلاد. سریر. سریرگاه. دارالاماره. دارالمملکه. دار مملکت: ثم عبدالعزیزبن موسی بن نصیر و سریره اشبیله. ثم ایوب بن حبیب اللحمی و سریره قرطبه. (نفخ الطیب ج 1 ص 140).
فارسی به انگلیسی
Finland
واژه پیشنهادی
کشور هزار دریاچه
فرهنگ معین
(تَ) (اِمر.) شهری که محل مقر حکومت باشد.
فرهنگ عمید
شهری که مرکز سیاسی یک کشور، محل اقامت پادشاه یا رئیسجمهوری و هیئت دولت باشد،
فارسی به عربی
راسمال
معادل ابجد
1628